ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
چند وقتیاست دلم لک زده دیدارت را
تار گیسوی تو دل برده هوادارت را
چین پیشانی تو کار جهان را گره زد
وا کن این حلقهی اقبالِ گرفتارت را
مدتی هست که تبدارترینم در شهر
معرفت نیست نبینی تب بیمارت را
سهم من از تو غباری به دل آینه بود
که تماشا نکنم لحظهی تکرارت را
مدتی هست... بگو آخرِ این مدتها
با چه ترفند نمیرم غم هربارت را؟
گلهای نیست... فقط گاه به دیدارم آی
چند وقتیاست دلم لک زده دیدارت را
بهنام شهیدی
تار گیسوی تو دل برده هوادارا دار
واژه واژه ی شعرهاتون جان بخش است
سپاسگزارم غروب دلگیر گرامی