فریادِ بی صدا

فریادِ بی صدا

وبلاگ دلسروده های بهنام شهیدی
فریادِ بی صدا

فریادِ بی صدا

وبلاگ دلسروده های بهنام شهیدی

باید کمی دیوانه‌‌تر...

شعرم طرفداری ندارد بس که اندوه است سرتاسر
از بس که من خندیدنت را گریه کردم روی این دفتر

آتش زدی دنیای من را نازنین ققنوس تنهایم!
اما نفهمیدی که ققنوسی نمانده زیر خاکستر

باران که می‌بارد تو در یادم همیشه چتر می‌گیری
تا که مبادا گم شود در صورتم، این اشک زجرآور

باید کمی دیوانه‌‌تر، با عشق می‌دیدم سکوتت را
آخر چه می‌دانستم این نوبت، چه دارد طالعم در سر!

اصلا چرا دنیا بدون بودنِ تو، جان به رگ دارد؟!
باید که یکباره به پایان می‌رسید آن لحظه‌ی آخر


بهنام شهیدی